باید با وسواس بنشینم و
یکی از چهارخانه های پیراهنت را
که به قلبت نزدیک تر است ،
انتخاب کنم ؛
بعد بشود خانه ی من ..
آخر میدانی ؟!
من
به صدای قلب ِ تو
به عطر ِ تن ِ تو
عادت دارم ...